Friday, September 28, 2007

دلتنگ

هر شب به خوابت بینم و روزها به خیال،
تا هر کجا که بال آرزویم یاری کرد پر کشیدم و آسمانم هنوز نقش تو بود
هنوز زخم دلم التیام نیافته لیلای من
شب و روز فکرم این است
کجایی و چه می کنی؟
دلت با کیست؟
نگاه قشنگ و معصومت همواره بی قرار و بی تابم می کند
این عشق فراوان درد است و بغایت آتش
پرنده ی محبتم به تو با خمود آفتاب از آشیانه قلبم هوایی می شود
به دنبالت تمامی آسمانها را گشته ام
یاد صدایت
نوشته ی آخرو چند قطعه عکس
تنها آرامبخش من است
همیشه رویای منی ریرا
دوستت دارم

جلال احمدی(باران - مهرماه 86)

1 Comments:

Blogger samantha said...

hi
your new poem is very soft, your writing is very good. I do not know if you published your poems or not, I would do so if I could write as good as you. good job buddy.

6:09 AM  

Post a Comment

<< Home