Thursday, May 03, 2007

باران غم

چه خوش می بارد امشب ابر سیاه چشمانم
باران غم هایم را که هیچ کس را خیس نکرده
چه طوفانی به پا کرده امشب آه لبانم
گردبادی که مورچه ای را گزندی ندهد
بر زبانم چه بی اراده جاری می شود
سخنانی که هیچ دلی را نلرزاند
آه
آه
چه زود از یادها می رود این زندگی های بی ارزش
چه دیر در دل ها اثر می کند این آه های پنهانی
لحظه هایی که دوستشان می داریم پر از حسرت هایی هستند که قرار است بکشیم
سخنانی که بر زبان نمی آوریم پر از آتش هایی هستند که دلمان را خواهند سوزاند
باران
سیزده اردیبهشت 1386 - ساعت 11:42

0 Comments:

Post a Comment

<< Home